بی تعصب دمی با ما باش

در ای وبلاگ از نظرات اهل سنت سخن به میان می آید

بی تعصب دمی با ما باش

در ای وبلاگ از نظرات اهل سنت سخن به میان می آید

مراتب حفظ و برشمردن نام های الله و تعداد آن ها

گردآوری: ابوخالد محمدی... پس او را فقط باید با نامهای نیکو و صفات والایش ستایش کرد و از او باید فقط با اسماء و صفاتش مسألت و درخواست نمود.
از این رو نباید گفت: یا موجود، یا شیء، و یا ذات مرا بیامرز و بر من رحم کن؛ بلکه در هر خواسته ای با نامی از او خواسته می شود که آن نام، مقتضی آن خواسته باشد و سوال کننده، باید با توسل با همان نام از او بخواهد. هر کس در دعاهای پیامبران و بویژه دعای خاتم پیامبران صلی الله علیه وآله وسلم بیندیشد، می بیند که دعاها با این اصل مطابق است. چنانچه برای درخواست روزی می گوییم: یا رزّاق و برای طلب آمرزش، می گوییم: یا غفّار!...  

گردآوری: ابوخالد محمدی

مراتب حفظ و برشمردن نام های الله و تعداد آن ها

دانلود مقاله بصورت سند ورد
دانلود مقاله بصورت PDF (روی لینک کلیک راست نموده و سپس گزینه ی Save Target As را انتخاب نمایید).

در اینجا مراحل بر شمردن و حفظ کردن نامهای خدا بیان می شود. گفتنی است: هر کس، آنها را حفظ نماید، وارد بهشت می شود و این، محور سعادت و نجات و رستگاری است.

مرحله اول: بر شمردن کلمات و تعداد آنها.
مرحله دوم: فهمیدن معانی آنها و آنچه بر آن دلالت می نمایند.
مرحله سوم: خواندن خداوند با اسمای حسنی آنگونه که خداوند متعال می فرماید:
{ و خداوند دارای نام های نیکوست؛ پس او را بدانها بخوانید }. [ اعراف:180]

و این، دو مرحله دارد؛ یکی ستایش و عبادت است و دیگری خواستن از خداوند با توسل به اسمای حسنی.

پس او را فقط باید با نامهای نیکو و صفات والایش ستایش کرد و از او باید فقط با اسماء و صفاتش مسألت و درخواست نمود.

از این رو نباید گفت: یا موجود، یا شیء، و یا ذات مرا بیامرز و بر من رحم کن؛ بلکه در هر خواسته ای با نامی از او خواسته می شود که آن نام، مقتضی آن خواسته باشد و سوال کننده، باید با توسل با همان نام از او بخواهد. هر کس در دعاهای پیامبران و بویژه دعای خاتم پیامبران صلی الله علیه وآله وسلم بیندیشد، می بیند که دعاها با این اصل مطابق است. چنانچه برای درخواست روزی می گوییم: یا رزّاق و برای طلب آمرزش، می گوییم: یا غفّار!

تعداد اسمای حسنی، معین و محدود نیست
اسمای حسنی در تعدادی مشخص منحصر نیستند؛ زیرا خداوند، نامها و صفاتی دارد که در علم غیب، نزد خود باقی گذاشته و کسی از آن خبر ندارد و هیچ فرشته مقرب و پیامبری، آنها را نمی داند. چنانچه در حدیث صحیح آمده است:

«.. أسألک بکل اسم هو لک سمّیت به نفسک أو أنزلته فی کتابک أو علمته أحداً من خلقک أو استأثرت به فی العلم الغیب عندک..»

یعنی: «... تو را با هر نامی میخوانم که خودت را به آن نامیده ای یا در کتاب خود نازل نموده ای و یا به یکی از بندگانت یاد داده ای یا آن را در علم غیب نزد خود نگاه داشته ای...». (1)

پس خداوند، نام هایش را به سه نوع تقسیم کرده است.

یک دسته از نامهای خدا، چنین است که خودش را بدان نامیده و آن را برای هریک از ملائکه یا دیگران که خواسته، اظهار نموده و آن را در کتابش نازل نکرده است.

نوع دیگری از نام هایش را در کتاب خود نازل نموده، و با آن خودش را به بندگان خویش معرفی کرده است.

بخش دیگری از نام هایش را تنها خودش، می داند و هیچ یک از مخلوقاتش، آن را نمی داند و از همین مورد است گفته پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در حدیث شفاعت که:

«فیفتح علی من محامده بما لا أحسنه الآن»

یعنی: «از آنچه او با آن ستایش می شود، چیزهایی به من می نماید که اینک آن را خوب نمی دانم». (2) منظور از آنچه او با آن ستایش می شود، اسماء و صفات می باشند.

و نیز از همین مورد است، فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم که:

« لا أحصی ثناء علیک أنت کما أثنیت علی نفسک ». (3)
یعنی: «نمی توانم ستایش تو را بطور کامل بگویم؛ تو، همانگونه هستی که خودت، خود را ستوده ای».

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است:

« إن الله تسعة و تسعین اسماً من أحصاها دخل الجنة » (4)
یعنی: «خداوند، نود و نه نام دارد؛ هرکس، آنها را حفظ نماید، وارد بهشت می شود».

گفتنی است: در این حدیث، ویژگی و فضیلت نود و نه اسم از اسمای حسنی بیان می شود که هر کس، آنها را حفظ کند وارد بهشت می شود؛ نه اینکه نام های خدا را در نود و نه اسم منحصر بداند و بدین معنا نیست که خداوند، نامهای دیگری ندارد. مانند اینکه بگویی فلانی، صد برده دارد که آنها را برای جهاد آماده کرده است و این، بدین معنا نمی باشد که او، برده های دیگری ندارد که برای جهاد آماده باشند. (5)

در اینجا نگاهی به کتاب اسماء و صفات خداوند نوشته شیخ محمد بن صالح عثیمین می اندازیم که نوشته:

اسماء الله غیر محصورند و عددی معین ندارند:

چون رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در حدیث مشهوری فرموده است:

«أسألک بکل اسم هو لک سمیت به نفسک أو أنزلته فی کتابک أو علمته أحداً من خلقک أو استاثرت به فی علم الغیب عندک» (6)

«خداوندا! تو را به هر اسمی می خوانم که خود را بدان نام نهاده ای یا در کتابت نازل فرموده ای یا به یکی از بندگان خود تعلیم نموده ای، یا در علم غیب برای خود اختصاص داده ای».

و معلوم است نام هایی را که در علم غیب به خود اختصاص داده است هیچ کس نتواند حصر و شمارش کند و بدان احاطه نماید.
و اما فرموده رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم که فرموده است:

« إن لله تسعة وتسعین اسماً مائة إلا واحداً من أحصاها دخل الجنة » (7)
« همانا خداوند نود و نه اسم دارد هرکس آنها را بشمارد (8) داخل جنت شود »

دلالت بر حصر اسماء در این تعداد ندارد زیرا اگر مراد از آن حصر اسماء بود می فرمود:

« إن اسماء الله تسعة و تسعون اسما من أحصاها دخل الجنة» «همانا اسماء خداوند نود و نه هستند هرکس آنها را برشمارد داخل بهشت می شود»

یا عبارتی دیگر از این قبیل.

معنی حدیث این است: این تعداد از اسماء الله از آنچنان شأن و منزلتی برخوردارند که هر کس آنها را برشمارد داخل بهشت می شود. بنابراین این جمله: «من احصاها دخل الجنة» مکمل جمله ما قبل است و مستقل نیست مانند این است بگویید: من صد درهم نزد خود گذاشته ام تا به عنوان صدقه انفاق نمایم، این جمله مانع آن نیست مبالغی دیگر هم برای مصارف غیر صدقه به نزد خود داشته باشید.

و تعیین این اسماء از جانب رسول الله به ثبوت نرسیده و حدیث روایت شده پیرامون آن ضعیف است. (9)

ابن تیمیه در فتاوی ص 382 ج 6 از مجموع قاسم گوید:

به اتفاق حدیث شناسان تعیین اسماء الله از کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ثابت نیست، و در عبارتی قبل از آن گوید: ولید آن را از زبان بعضی شیوخ شامی خود نقل کرده است چنانچه در بعضی از راه های حدیثش این مطلب روشن است.

و ابن حجر در فتح الباری ج 11، ص 215 چاپ السلفیة گوید: به نزد شیخین (بخاری و مسلم) علت ضعف حدیث روایت نمودن ولید به تنهایی نیست بلکه اختلاف در آن و اضطراب، تدلیس و احتمال ادراج را نیز می توان از علل ضعف آن برشمرد.

و چون تعیین اسماء الله از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به ثبوت نرسیده است، سلف در این مورد اختلاف دارند و چند گونه روایت از آنها وجود دارد، و آنچه برای من در کتاب رسول گرامی صلی الله علیه وآله وسلم روشن شده است نود و نه اسم است.

پاورقی‌ها:

1- احمد 1/391 و شیخ آلبانی، آن را صحیح دانسته اند؛ الکلم الطیب ص 73
2- مسلم 1/183، و 185 و غیره
3- مسلم 1/352
4- بخاری مع الفتح 5/354 و 11/214 و مسلم 4/2063 و ابن حجر در الفتح 11/214-228 آن را شرح داده است و در آخر حدیث آمده: «و هو وتر یحب الوتر» یعنی «و او فرد است و فرد را دوست دارد».
5- بدائع الفوائد امام ابن قیم 1/166- 167 و نگا: فتاوی ابن تیمیه 6/379-382
6- رواه احمد 1/394،452 و ابن حبان 2372موارد و الحاکم فی المستدرک 1/519 و هو صحیح.
7- بخاری کتاب الدعوات 6410. مسلم: کتاب الذکر و الدعاء 2677- 6
8- منظور از (احصاء) شمردن، حفظ و فهم می باشد و کمال حفظ و فهم این است که خداوند متعال به مقتضای این اسماء عبادت شود
9- اشاره شیخ رحمه الله به حدیثی است که ترمذی در 3507 و ابن حیان در 2384 و غیره روایت کرده اند.

منابع:

شرح اسمای حسنی
نویسنده: دکتر سعید بن علی بن وهف القحطانی
ترجمه:محمد گل گمشادزهی
انتشارات حرمین / سال و نوبت چاپ: 1385 – اول

اسماء و صفات خداوند متعال
نویسنده: محمد بن صالح بن عثیمین
ترجمه: عبدالله عبداللهی
نشر احسان / نوبت چاپ: اول 1386

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد