بی تعصب دمی با ما باش

در ای وبلاگ از نظرات اهل سنت سخن به میان می آید

بی تعصب دمی با ما باش

در ای وبلاگ از نظرات اهل سنت سخن به میان می آید

بنام یکتا یاریگر

آیات 88 اعراف تا 41 انفال:

آیا ما که در خانه هایمان که نشستیم خیال می کنیم که از عذاب الهی ایمنیم؟

آخر چطور این فکر را در سر داریم وقتی که نعمت های خدا را کفران میکنیم و خدا را بخاطر آن سپاس نمی گذاریم؟.

خداوند سبحان (در آیات 94 تا 100 اعراف) به مردم شهر ها و قوم های مختلف خطاب می کند و می فرماید:ما مردم را به سختی و مرض ها و … مبتلا کردیم و این فقط آزمایشی بود برای آنها که به من روی بیاورند و زاری کنند و از معبودشان دوای آن را بخواهند در حالی که آن بی شرمان روی خود را از خدا برگرداندند.حتی با این حال ببینید که خدا چقدر در حق بنده هایش رئوف و مهربان است که بعد از آن آزمایش خوشی و نیکی را برای مردم به ارمغان می آورد ولی خدا این عده از مردم را بکشد که اینطور باز هم روی برمی گردانند و این آزمایش ها را به چشم خدا نمی گیرند بلکه به چشم روزگار می بینند!! و باز هم در دریای این دنیا غرق میشوند!.

خدا قادر است در یک لحظه به اسم رویداد طبیعی! جان را از بدن ما خارج کند.پس تا دیر نشده کاری بکنید……

جمع بندی آیات مختلف درباره قوم موسی:

داستان بالا هم مثل داستان قوم موسی است .ابتدا قومی ذلیل بودند که زیر استکبار فرعون زندگی می کردند خدا بر آنها منت نهاد و موسی را برگزید و بعد از بحث های طولانی با فرعون و معجزاتش مردم به او روی آوردند و از آن بدبختی نجات یافتند و همراه موسی هجرت کردند.خدا هم به آنها "من والسلوی"(غذا) داد و کم کم این قوم به مدد خدا(که در آیه 47 سوره بقره  میفرماید ما قوم بنی اسرائیل را بر جهانیان برتری دادیم!!) برترین قوم از هر نظر شد ولی در مدت 40 روز که موسی در حال دریافت وحی بود آنها به همه ارزش ها پشت کردند و معبود خود را تغییر دادند به گوساله!!  ولی باز هم خدا به آنها فرصت داد.

این قوم بنی اسرائیل هم قرآنی مثل ما داشتند(الواح) که خدا به موسی وحی کرده بود (آیه 145 اعراف) که در آن از هر موضوعی پندی بود و برای هر چیزی تفصیلی داشت ولی باز هم عدهای آن را تکفیر کردند.(صبر خدا را !!) از قبل خدا  آزمایش هایی از طوفان،ملخ،کنه،قورباغه ها،خون و روز شنبه، بر آنها آورد ولی آنها اعراض کردند و به نشانه ها کافر شدند و خدا هم آنها را عذاب کرد.(آیات 133 تا 142 اعراف).********

به همه روحانی ها نباید اعتماد کرد! چرا؟!!

خداوند (در آیات 175 و176 اعراف) یک روحانی را را معرفی می کند که از طرف خدا همه معارف الهی را دریافت کرده بود و راه حق از باطل برایش مشخص شده بود ولی او دنبال هوا و هوس خود را گرفت و منافع خود را بر هرچیز دیگر مقدم شمارد و دنباله روی شیطان شد آری مثال او مانند سگی است که" اگر به او حمله کنی دهانش را باز و زبانش را برون خواهد کرد و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین کار را میکند!".********

آیه زیبای( 179 اعراف) بیانگر مطلب قشنگی است:

خداوند می فرماید: "(گمراهان) مانند چهار پایان و بلکه گمراه ترند."

حال من که اینهمه غرور و تکبر دارم و به خودم می بالم از کجا بدانم که از یک حیوان بهترم؟!!.********

(آیات 200 و 201 اعراف):خدا راهکار مبارزه با وسوسه درون را توضیح می دهد و راهکار پرهیزکاران را نیز بهنگام مواجهه بیان میکند:اگر از طرف شیطان وسوسه شدی به خدا پناه ببر.هنگامى که وسوسه اى از طرف شیطان به پرهیزکاران برسد بناگاه خدا را یاد مى کنند و همان لحظه بینا مى شوند!.(مثل "یوسف و زلیخا" که یوسف بناگاه در آن هنگام بینا شد. آیه 23 سوره یوسف).********

و در انتها (آیه 2 سوره انفال):

هنگامی که یاد خدا(ذکر) می آید قلب مومنان به لرزه در می آید و هنگام خواندن آیات ایمانشان افزایش می یابد.

بدرود.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد