بی تعصب دمی با ما باش

در ای وبلاگ از نظرات اهل سنت سخن به میان می آید

بی تعصب دمی با ما باش

در ای وبلاگ از نظرات اهل سنت سخن به میان می آید

اخلاق رسول الله (ص) در منزل و میان مردم

رسول خدا صلی الله علیه وسلم در منزل خویش فردی از افراد بشر بودند، آنگونه که حضرت عایشه رضی الله عنها می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه وسلم وقتی به منزل تشریف می آوردند: فردی از افراد بشر بودند. خودشان لباسشان را تمییز کرده، گوسفندان را می دوشیدند، و شخصا کارهای فردی خود را انجام می دادند.
و همچنین حضرت عایشه رضی الله عنها می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه وسلم لباسشان را پینه می زدند و کفش های مبارک را تمییز می کردند.
و همچنین وقتی از حضرت عایشه رضی الله عنها پرسیده شده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم وقتی به منزل تشریف می آورد چه اعمالی انجام می دهد ایشان فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه وسلم در منزل در صدد بر آورده کردن حاجات خانواده خود بودند، و هنگامی که وقت نماز فرا می رسید به سوی نماز می شتافتند.
در روایتی دیگر نیزآمده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم وقتی در منزل تشریف داشتند کفش های مبارک را تمیز می کردند، و لباس خویش را می دوختند، آنگونه که هر انسانی در خانه خویش مشغول است.
حضرت عایشه رضی الله عنها می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه وسلم در منزل خوش اخلاق ترین و مکرم ترین فرد بودند؛ و در منزل بسیار خنده رو بوده و همیشه بر لبان مبارک خویش تبسم داشتند.
حضرت انس رضی الله عنه می فرمایند: من هیچ کس را مهربانتر از رسول خدا صلی الله علیه وسلم نسبت به اهل و عیال ندیدم.
حضرت عایشه رضی الله عنها نیز در مورد برتری اخلاق رسول خدا صلی الله علیه وسلم با خانواده می فرمایند: ایشان می فرمودند: بهترین شما کسی است که با خانواده خویش خوب باشد و من بهترین شما نسبت به خانواده خویش هستم.
حضرت ابوهریره رضی الله عنه می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه وسلم هرگز از غذا ایراد نمی گرفتند؛ اگر اشتهای غذا داشتند میل می فرمودند و اگر آن غذا را نمی پسندیدند آن را می گذاشتند.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم در میان مردمعبادت و زهد رسول خدا صلی الله علیه وسلم و مشغول بودنشان به ذات باری تعالی و مناجاتهای ایشان هرگز مانع خوش رویی و خوش خلقی ایشان با مردم و جویا شدن احوالشان و دلجویی آنها نمی شد؛ این ویژگی ای بود که جز رسول خدا صلی الله علیه وسلم کسی دیگر نمی توانست از عهده آن برآید، گاهی رسول خدا صلی الله علیه وسلم می فرمودند: اگر می دانستید آن چیزی را که من می دانم حتماً شما کم خندیده و بسیار گریه می کردید.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم دارای سعه صدر و برخوردی نیک بودند؛ ایشان با یاران خود شوخی کرده و با آنها سخن می گفتند، حتی کودکان را در بغل مبارک خویش گرفته و با آنها ملاطفت می نمودند. رسول خدا صلی الله علیه وسلم دعوت انسان آزاده و برده و فقیر را نیز اجابت می نمودند و برای عیات مریضان به دورترین نقاط مدینه تشریف می بردند، و عذر شخص خطا کار را می پذیرفتند و هرگز پاهای مبارک خویش را در میان یاران خود دراز نمی فرمودند تا مبادا جای کسی را تنگ بکنند.
حضرت عبدالله بن حارث رضی الله عنه می فرماید: من کسی را که متبسم تر از رسول خدا صلی الله علیه وسلم ندیدم.
حضرت جابر بن سمرة رضی الله عنه می گوید: من بیش از صد مرتبه در مجلس رسول خدا صلی الله علیه وسلم حاضر شدم، یارانش را دیدم که با یکدیگر مشاعره می کردند، در حالیکه رسول خدا صلی الله علیه وسلم ساکت بودند و گاهی نیز به همراه آنها تبسم می فرمودند.
حضرت شرید ثقفی می فرماید: یکمرتبه رسول خدا صلی الله علیه وسلم از من خواست تا از اشعار اُمیّه بن صلت برایشان بخوانم، من نیز برای ایشان خواندم.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم مهربان و محبوب بودند و زیباترین مظاهر عواطف انسانی و احساسات لطیف در زیباترین مظاهر در وجودشان متجلی بود؛ حضرت انس بن مالک رضی الله عنه می فرماید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم به حضرت فاطمه رضی الله عنها می فرمودند: حسن و حسین را نزد من بیاور. آنها را نزد آن حضرت آوردند و رسول خدا صلی الله علیه وسلم آنها را در آغوش گرفته و می بویید.
روزی حضرت حسن بن علی را نزد خود فراخواند، حضرت حسن در حالیکه می دوید خود را در آغوش رسول خدا صلی الله علیه وسلم انداخت، و دست خود را در محاسن مبارک ایشان داخل می کرد، رسول خدا صلی الله علیه وسلم لبهای مبارک را باز نموده و لبهای حضرت حسن را در دهان مبارک می گرفت.
حضرت اسامه بن زید رضی الله عنه حکایت می کند که؛ دختر رسول خدا صلی الله علیه وسلم حضرت زینب کبری رضی الله عنها به رسول خدا صلی الله علیه وسلم خبر داد که فرزندم در حال احتضار به سر می برند، رسول خدا صلی الله علیه وسلم به خانه حضرت زینب قاصدی فرستاد و فرمود، سلام من را به دخترم برسان و از جانب بمن به او بگو: «همانا از آن خداوند است آنچه که داده است و آنچه که می گیرد، و هر چیزی نزد ایشان دارای اجل معین است ، لذا صبر کرده و احتساب نمایید».
حضرت اسامه بن زید در ادامه می فرماید: روزی رسول خدا صلی الله علیه وسلم نزد حضرت زینب کبری تشریف برده بودند، ما نیز نزد ایشان رفتیم. نوزاد حضرت زینب را که در حال احتضار بود، نزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم آوردند، ایشان آن کودک را در آغوش گرفته و اشک از چشمان مبارک جاری شد، حضرت سعد رضی الله عنه فرمود: ای رسول خدا صلی الله علیه وسلم این [اشکها] چیست؟ رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: این رحمتی است که خداوند در قلب هر کس از بندگانش که می خواهد می گذارد، و خداوند بر بندگان مهربان خود رحم می کند.
رحمت و مهربانی رسول خدا صلی الله علیه وسلم آنچنان ژرف و وسیع بود که حتی کودکان را نیز در بر گرفته و شامل حال آنها نیز می شد؛ از حضرت انس رضی الله عنه روایت شده که وقتی رسول خدا صلی الله علیه وسلم بر کودکانی که در حال بازی بودند می گذشت به آنها سلام می کرد.
حضرت انس بن مالک می فرماید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم با ما مزاح می فرمودند، طوریکه به برادر کوچک من می فرمود: ای عمیر پرنده کوچک چه شد؟ - حضرت عمیر رضی الله عنه پرنده ای کوچک داشت که با او بازی می کرد، هنگامی که آن پرنده مُرد رسول خدا صلی الله علیه وسلم از باب تسلّی با ایشان شوخی می فرمودند-.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم نسبت به مسلمانان بسیار مهربان بودند و هر کس را با توجه به جایگاهش مورد احترام قرار می داد، حضرت ابن مسعود رضی الله عنه می فرماید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم هراز چند گاهی ما را نصیحت و وعظ می فرمودند تا مبادا ما خسته و ملول نشویم.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم با وجود اشتیاق و شوق زاید الوصفی که با نماز داشتند وقتی صدای گریه کودکی را می شنیدند نماز را مختصر می کردند، طوریکه از ایشان روایت شده که می فرمایند: من وقتی مشغول نماز می شوم می خواهم آن را طولانی کنم، ولی وقتی صدای کودکی را می شنوم که دارد گریه می کند، نمازم را خلاصه می کنم تا مبادا بر مادرش سخت بگذرد.
خداوند متعال قلب مبارکش را از هر گونه کینه نسبت به دیگران پاک ومبری قرار داده بود.؛ از ایشان روایت است که فرمودند: هیچ یک از یاران من بدی هیچ کسی را به من نرساند، زیرا من دوست دارم در میان شما بیایم درحالی که هیچ کدورتی نسبت به هیچ کس در قلب خود نداشته باشم.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم مانند پدری مهربان برای تمام مسلمانان بود و بر آنها شفقت می نمود.
ایشان با وجود اینکه هیچ گونه دخالتی در اموال شخصی مسلمانان نداشتند اما زمانی که یکی از مسلمانان از دنیا می رفت و قرضی برگردن او می ماند رسول خدا صلی الله علیه وسلم ادای آن را به عهده می گرفتند و می فرمودند: هر کس از دنیا رفت و ثروتی گذاشت به ورثه او تعلق می گیرد ولی اگر قرضی به جای گذاشت ادای آن به عهده من است.
می فرمودند: هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه من در دنیا و آخرت از هر کس دیگر به او شایسته تر بوده و سرپرست او هستم، زیرا خداوند متعال می فرماید: « النبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم».
پس هر مؤمنی که وفات نمود و مال و ثروتی به جای گذاشت، مال متروکه از آنِ وارثان او است و کسی که وفات نمود و قرضی به جای گذاشت بیایند نزد مولایش – منظور خود رسول خدا صلی الله علیه وسلم است.
این بود قطره ای از اخلاق کریمانه بنده برگزیده خدا در منزل و در میان مردم که به طور بسیار خلاصه تقدیم خوانندگان شد. مشتاقان و شیفتگان دربار رسالت برای آشنایی بیشتر با این اسوه ایمان و بنده کامل الهی می توانند به کتب حدیث و سیرت مراجعه کنند و با مطالعه آنها سعی نماید تا اخلاق آن حضرت را در وجود خود زنده نماید.
برگرفته شده از سنی آنلاین:
www.sunnionline.net

رسول الله (ص) در محراب عبادت

رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- با وجود اینکه بنده برگزیده خداوند متعال بود و الله تعالی ایشان را به عنوان رسول و پیامبر انتخاب فرموده و او را با بهترین الطاف و نعمات مورد نوازش قرار داده و تمام گناهان گذشته و آینده ایشان- بالفرض وجود گناه- را معاف نموده است، اما با وجود همه اینها رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- از لحاظ عبادت و بندگی، از جایگاه ویژه و منحصر بفردی برخوردار بوده و با شوق زاید الوصفی به عبادت خداوند پرداخته اند.
آنچه در سطور آتی می خوانید فقط شوق و علاقه و اهمیت دادن ایشان به امر نماز که بعد از ایمان مهمترین رکن اسلام می باشد را بیان می کند:
حضرت مغیرةبن شعبه- رضی الله عنه- می فرماید:« رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- آنچنان نماز را طولانی می خواندند که قدمهای مبارکشان ورم می نمود؛ یکبار به ایشان گفته شد: ای رسول خدا! خداوند گناهان گذشته و آینده شما را معاف کرده است، چرا اینگونه بر خود فشار می آورید؟! ایشان جواب دادند: آیا بنده شاکری برای خداوند متعال نباشم!.»
ام المؤمنین حضرت عایشه صدیقه- رضی الله عنها- می فرماید:« رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- تمام شب را با تلاوت یک آیه از قرآن مجید سپری می نمودند». حضرت ابوذر غفاری- رضی الله عنه- نیز می فرماید:« رسول خدا صلی الله علیه وسلم تمام شب را با قرائت این آیه سپری می نمودند: «إن تعذّبهم فإنّهم عبادک و إن تغفر لهم فإنّک أنت العزیز الحکیم» [مائدة:218]؛ [ بارالها!] اگر اینها را عذاب می دهی پس اینها بندگان تو هستند، و اگر مغفرتشان می کنی پس به درستی که تو غالب و با حکمت هستی.»
حضرت عائشه- رضی الله عنها- می فرماید:« رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- گاهی اوقات آنچنان به صورت متوالی روزه می گرفتند که ما گمان می کردیم دیگر هرگز افطاری نخواهند داشت، و گاهی چنان روزه را ترک می کردند که ما گمان می کردیم دیگر هرگز روزه نخواهند گرفت»[ یعنی در روزه گرفتن میانه روی می کردند]. حضرت انس- رضی الله عنه- روایت می کند:« نماز خواندن رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- در شب چنان بود که شما اگر اراده می کردید که ایشان را در حالت نماز ببینید، حتماً می دیدید، و استراحت ایشان هم چنان بود که هرگاه ایشان را می خواستید در حالت استراحت ببینید، حتماً می دیدید».[ یعنی در وقت عبادت، عبادت و در وقت استراحت، استراحت]. حضرت عبدالله بن شخیر- رضی الله عنه- می فرماید: نزد رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- آمدم، ایشان در حال خواندن نماز بودند، از شدت گریه از سینه مبارکشان صدایی مانند صدای جوشیدن دیگ پر از آب، به گوش می رسید.»
خلاصه اینکه آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- طوری بودند که جز با نماز با چیز دیگری آرامش نمی یافتند و در هنگام مشکلات و سختی ها به جز با ارتباط گرفتن با الله تعالی از طریق نماز به چیز دیگری  روی نمی آوردند و می فرمودند:« خنکی چشمان من در نماز  است».
صحابه می فرمایند:« هرگاه امری باعث پریشانی آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- می شد بلافاصله به سوی نماز می شتافتند؛ حضرت ابودرداء- رضی الله عنه- می فرمایند: هر گاه در شب باد تندی می وزید، رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- به مسجد رفته و مشغول عبادت می شدند تا اینکه باد آرام می شد و طوفان از بین می رفت، و هرگاه در آسمان تغییراتی از قبیل کسوف و خسوف پیش می آمد، آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- به سوی نماز می شتافتند و تا پایان یافتن آن پدیده، به نماز مشغول می شدند». پریشانی رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- از پدیده هایی مانند: باد تند، کسوف و خسوف و ... به این خاطر بود که همه اینها از نشانه های بزرگ الهی است که برخی امتهای گذشته با چنین پدیده هایی عذاب داده شده اند.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم چنان شوق نماز در وجودشان بود که بی تابانه منتظر رسیدن وقت نماز بعدی بودند و برای آن لحظه شماری می کردند، همین که وقت نماز می رسید به مؤذن خود- حضرت بلال رضی الله عنه- می فرمود: نماز را اقامه کن و ما را با آن راحت بگردان.
خلاصه اینکه آن حضرت- صلی الله علیه و سلم- بسیار به نماز اهمیت می دادند و  آن را دوست داشتند و راه نجات از مشکلات و رسیدن به آرامش روحی را در آن می دانستند و امت را نیز به ادای نماز، مواظبت بر آن و اهمیت دادن به آن توصیه می فرمودند تا جایی که در واپسین لحظات عمر مبارکشان که در حال رحلت از این دنیا و پرواز به سوی رفیق اعلی- خداوند متعال- بودند، امت را نسبت به نماز و پایبندی به آن توصیه کرده و می فرمایند« الصلاة و ما ملکت أیمانکم؛ [ای امت من!] نماز را ادا کرده و حقوق زیردستان را رعایت کنید.»  

برگرفته از سنی آنلاین: